طلاق توافقی : زن نمی تواند در عقد ازدواج، شرط کند که شوهرش حق ندارد او را طلاق دهد؛ زیرا مطابق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد می تواند هروقت بخواهد زن خود را طلاق دهد. بنابراین اختیار طلاق از قوانین آمره بوده و شرط مذکور باطل است. همچنین، زن نمی تواند شرط کند که حق دادن طلاق با او باشد؛ زیرا قانون حق طلاق را منحصراً به شوهر داده و از قوانین آمره می باشد. بنابر این چنین شرطی نیز باطل است.
شروط ضمن عقد
شروط ضمن عقد: اما زن می تواند، ضمن عقد ازدواج شرط
نماید، که از طرف شوهر وکیل باشد که در موارد معینی یا در مدت معینی یا حتی
بدون شرط یا مدت، بتواند خود را از قید زوجیت طلاق دهد. در این صورت زن به
نمایندگی و به وکالت از شوهر، خود را طلاق می دهد، نه اینکه حق طلاق داشته
باشد.
رابطه نامشروع و طلاق از طرف مرد : در صورتیکه مردی بتواند رابطه ی نامشروع همسر خود را اثبات کند و سپس بخواهد همسر خود را طلاق بدهد، زن از حقوقی مانند اجرت المثل و شرط تنصیف دارایی محروم میماند.
در حالت کلی اگر مرد بخواهد زن خود را بدون دلیل طلاق بدهد، باید تا نصف اموال خود و اجرت المثل را به زن پرداخت کند.
ولی اگر طلاق از طرف مرد به دلیل ناشزه بودن و تخلف زن در زندگی زناشویی باشد، دیگر این دو حق به زن تعلق نمیگیرد.
طلاق در اصلاح عرف وقانون طلاق زمانی صورت می گیرد که زن و شوهر قادر به تحمل زندگی مشترک نبوده و راهی نیز برای سازش باهم باقی نگذاشتند. البته دلایل زیادی می تواند داشته باشد که اعم آن اعتیاد یکی از طرفین، عسر وحرج، اختلاف شدید خانوادگی، عدم تفاهم و سوء رفتار، عدم حسن معاشرت زوج وزوجه.
علم و دانش وکیل طلاق و سابقه دفاع او از اینگونه دعاوی موجب می گردد، زیرا تخصص موجب موفقیت در پرونده می شوداحساس داشتن پشتیبان قوی بنا به حساسیت موضوع موکل را به آرامش دعوت کند.
طلاق بائن
طلاق بائن و طلاق رجعی : طلاق بائن آن است که شوهر بعد از آن حقّ رجوع به زن را ندارد، خواه زن عدّه داشته یا نداشته باشد. طلاق بائن، خود به شش گونه زیر ممکن است رخ دهد:
طلاق خُلع: اگر زن از شوهرش متنفّر باشد و مهریه یا مال دیگرى را، گرچه بیش تر از مهر باشد، به شوهر ببخشد تا طلاقش دهد، چنین طلاقى را خلع گویند.
طلاق مبارات: این نوع طلاق هنگامى رخ مى دهد که زن و شوهر، یکدیگر را دوست نداشته باشند و زن مالى به شوهرش ببخشد- که بیش تر از مقدار مهر نباشد و احتیاط این است که کم تر باشد- تا شوهرش او را طلاق دهد.
طلاق همسرى که به سن بلوغ- 9 سال قمرى- نرسیده است.
طلاق زن یائسه و زنى که با او آمیزش نشده است.
طلاق سومى که پیش از آن- بین طلاق اوّل و دوم و دوم و سوم- رجوع کرده باشد، گرچه این رجوع با عقد جدید و پس از خروج زن از عدّه باشد.
طلاق توافقی دوران عقد : اگر زوجین در دوران عقد (نامزدی) باشند و
زناشویی (نزدیکی) واقع شده باشد، زن می تواند تمام مهریه خود را در هنگام
انجام مراحل طلاق توافقی طلب کند و یا آن را ببخشد، ولی در صورتیکه
زناشویی(نزدیکی) در دوران عقد صورت نگیرد و زوجه باکره (دوشیزه) باشد، زوجه
می تواند قبل از دادخواست طلاق تمام مهریه خود را طلب کند ولی پس از ثبت
دادخواست و طی مراحل طلاق زن مستحق نصف مهریه خود خواهد بود.
در این صورت نیز با توجه به اینکه طلاق به صورت توافقی می باشد زوجه می تواند برای مطالبه یا بذل مهریه خود با زوج به توافق برسد.
طلاق توافقی : زن نمی تواند در عقد ازدواج، شرط کند که شوهرش حق ندارد او را طلاق دهد؛ زیرا مطابق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی، مرد می تواند هروقت بخواهد زن خود را طلاق دهد. بنابراین اختیار طلاق از قوانین آمره بوده و شرط مذکور باطل است. همچنین، زن نمی تواند شرط کند که حق دادن طلاق با او باشد؛ زیرا قانون حق طلاق را منحصراً به شوهر داده و از قوانین آمره می باشد. بنابر این چنین شرطی نیز باطل است.
شروط ضمن عقد
شروط ضمن عقد: اما زن می تواند، ضمن عقد ازدواج شرط
نماید، که از طرف شوهر وکیل باشد که در موارد معینی یا در مدت معینی یا حتی
بدون شرط یا مدت، بتواند خود را از قید زوجیت طلاق دهد. در این صورت زن به
نمایندگی و به وکالت از شوهر، خود را طلاق می دهد، نه اینکه حق طلاق داشته
باشد.